گزارشي تحقيقي درباره سد سفيد رود
سفيدرود در مسير سرنوشت درياچه اروميه
تاریخ انتشار: 94.11.19 10:49
خبرآنلاين. تورج فتحي، کارشناس منابع آب و محيط زيست
سازمان حفاظت محيط زيست در يادداشتي در روزنامه شرق از سدزدگي و توسعه نامتوازن
منابع آب در حوضه آبريز رودخانه سفيدرود نوشت.
شايد زماني که سد سفيدرود يا همان سد منجيل در سال ١٣٤١ به بهرهبرداري رسيده بود و
ظرفيت آن ٥.٤ ميلياردمترمکعب اعلام شد، کمتر کسي فکر ميکرد زماني برسد که اين سد
در اغلب سالها بيشتر از يک ميلياردمترمکعب آب در آن جمع نشود. اگرچه ممکن است يکي
از علتهاي بسيار فرعي آن خشکسالي باشد، اما قطعا يکي از دلايل اصلي آن مطالعه،
اجرا و بهرهبرداري از ١٦٦ سد بالاتر از سد سفيدرود در اين حوضه آبريز است.
بهطورکلي حوضه آبريز سفيدرود داراي ٥٤ هزار کيلومترمربع مساحت بوده و پس از
حوضههاي آبريز کوير لوت و مرکزي و نيز درياچه نمک و جازموريان بيشترين مساحت را در
ميان حوضههاي آبريز کشور به خود اختصاص داده است. اين حوضه آبريز در محل تلاقي
رشتهکوههاي البرز و زاگرس قرار گرفته و داراي دو رودخانه اصلي شاهرود و قزلاوزن
است که در محل سد سفيدرود به هم پيوسته و رودخانه سفيدرود را تشکيل داده و سپس به
درياي مازندران ميريزد. اين حوضه آبريز در ١٠ استان شامل استانهاي البرز، اردبيل،
قزوين، زنجان، گيلان، آذربايجانشرقي، غربي، همدان، کردستان و قسمت ناچيزي هم در
استان کرمانشاه واقع شده است.
مناطق حفاظتشده محيطزيست
در حوضه آبريز سفيدرود ١٨ منطقه حفاظتي وجود دارد که جزء مناطق چهارگانه تحتمديريت
سازمان حفاظت محيطزيست بوده و به شرح زير هستند: پارک ملي بوجاق، تالاب کياشهر و
دهانه يا مصب سفيدرود، آثار طبيعي ملي سوسن سفيد، سرو هرزويل، غاريخکان،
پناهگاههاي حياتوحش انگوران، مناطق حفاظتشده سياهرودبار، آقداغ، سرخآباد،
بيجار، بدر، پريشان و انگوران و نيز مناطق مهم پرندهنگري ديواندره، زرينه اوباتو،
دشت گز و دشتهاي قروه که اکوسيستمهاي آبي هستند در اين آبريز وجود دارند.
همچنين تالابهاي يانيق، قوريگل، درياچه اوان، ذولبين، تالاب بوجاق و مصب سفيدرود
از جمله تالابهاي بسيار غني و متنوع در اين حوضه آبريز هستند. در نتيجه همانگونه
که ذکر شد، مناطق تحتمديريت بسيار مهمي در اين حوضه واقعند که نشاندهنده غناي
بسيار زياد اکوسيستمهاي آبي- خشکي در اين حوضه آبريز است.
پتانسيل جمعآوري و ذخيره آب
رودخانه سفيدرود بهعنوان شاهرگ حياتي استان گيلان بوده و سد سفيدرود در مجاورت شهر
منجيل بخش عمدهاي از آب مورد نياز کشاورزي و شرب گيلان را تأمين ميکند. هدف از
ساخت سد سفيدرود تأمين آب شرب، کشاورزي، آبزيپروري، محيطزيست و صنعت (بهويژه
توليد برق) در استان گيلان بوده است. اين سد داراي حجم کل مخزن اسمي حدود هزارو ٧٦٥
ميليونمترمکعب (٧.١ ميليارد) وحجم مفيد مخزن حدود هزارو ١٥٨ميليونمترمکعب (١.١
ميليارد) است.
اين سد داراي آورد رسوب سالانه ٥٠ ميليونمترمکعب است که هرسال بهدليل افزايش
فرسايش خاک در بالادست به ميزان رسوب سالانه آن افزوده شده و برآوردها نشان ميدهد
که از زمان ساخت سد تاکنون رقمي در حدود دوهزار تا دوهزارو ٥٠٠ ميليونمترمکعب رسوب
در اين سد ذخيره شده باشد. آورد سالانه آب در محل سد سفيدرود که حاصل ريزش دو
رودخانه قزلاوزن و شاهرود است حدود چهارهزارو ٨٣٥ مترمکعب در سال (٨.٤ ميليارد)
است و اين رقم مربوط به آمار بيش از سه دهه پيش است و درحالحاضر به علت
بهرهبرداري از سدهاي بالادست چنين آبي به سد سفيدرود نه از رودخانه شاهرود و نه
قزلاوزن به سد سفيدرود تخليه نميشود. برابر بررسيهاي انجامشده از سال ١٣٨٥
تاکنون در هيچسالي بيش از هزارو ٦٠٠ ميليون مترمکعب آب به سفيدرود نرسيده است. اين
امر نشاندهنده دو مطلب مهم است: عدم رهاسازي حقابه زيستمحيطي رودخانهها از سدهاي
بالادست (که متأسفانه اکثر اين سدها فاقد محاسبات حقابه بودهاند) و در نتيجه عدم
وجود تعادل آب در رودخانه سفيدرود براي آب مورد نياز در استان گيلان. عدم توجه به
مديريت يکپارچه در حوضه آبريز سبب شده تا مديريت آب منطقه استان گيلان به فکر جبران
کمبود آب از طريق بهرهبرداري از آبهاي زيرزميني (و بهتبع آن ايجاد بيلان منفي در
سفرههاي آب زيرزميني استان، پيشروي آب دريا به سفرههاي آب که فرايندي
برگشتناپذير در محيط زيست بهحساب ميآيد) و همچنين ساخت سدهاي بيشتر در استان
گيلان و روي رودخانههاي موجود در داخل استان مانند پلرود، زيلکيرود و شفارود
باشد.
نياز زيستمحيطي و حقابهمعمولا براي زندهماندن رودخانهها بعد از احداث سدها ميزان
حداقلي از آب مخزن سد به پاييندست رهاسازي ميشود. براي تعيين اين ميزان روشهاي
مختلفي وجود دارد که به روشهاي تجربي و براساس مطالعات با توجه به شرايط اکولوژيکي
و ليمنولوژيکي، مقادير مشخصي را در دورههاي زماني مختلف چه فصلي و چه سالانه تعيين
ميکنند. گرچه هيچ روش استاندارد و اختصاصياي براي رودخانههاي ايران که براساس
مطالعات و مدلسازي انجام شده باشد، وجود ندارد، اما با توجه به روشهايي که در
ساير نقاط دنيا بهصورتي رايج مورد استفاده قرار ميگيرد، ميتوان براي رودخانههاي
کشور ميزان زيستمحيطي يا حقابه رودخانهها را تعيين کرد.
درعينحال در انجام مطالعات محيط زيست و ارزيابي زيستمحيطي، بعضا از اين روش براي
تعيين حقابهها استفاده شده، اما هيچ دستورالعمل يا استاندارد نظارتياي که بر اساس
آن دستگاه نظارتکننده (معمولا سازمان حفاظت محيط زيست) بتواند ميزان حقابههاي
رهاشده يا نشده را مورد پايش و ارزشيابي قرار دهد، وجود نداشته و تاکنون اقدامي هم
براي تهيه راهنما يا دستورالعملهاي فني مربوطه صورت نگرفته است. بهطور کلي در
ساختمان سدهاي ساختهشده روي رودخانههايي که به درياها ميريزند بايد مسير يا
کانال عبور ماهيان تعبيه شود که اين آبزيان بتوانند مسير خود را به سوي بالادست
رودخانه پيدا کنند. امروزه در هر کجاي دنيا که سد ساخته ميشود موضوع حفظ مسير
مهاجرت آبزيان و ماهيهاي موجود در رودخانه از الزامات بوده و بدون طراحي چنين
مسيرهايي اجازه ساخت سد به سازندگان داده نخواهد شد. در کل حوضه آبريز سفيدرود فقط
براي شش سد شامل سدهاي سفيدرود، طالقان، گلبلاغ، تهم، سهند و آيدوغموش حقابه
زيستمحيطي تعيين و اين ميزان ١٣٢٧ ميليون مترمکعب برآورد شده که هيچ منبعي براي
اثبات رهاسازي اين ميزان حقابه يافت نشده است. برابر بررسيهاي صورتگرفته، با توجه
به خشکساليهاي سالهاي گذشته بهجز سد سفيدرود که ميزان حقابه رهاشده در آن نيز
اعلام نشده، پنج سد ديگر هيچ حقابهاي رها نکردهاند!
آمار سدها در حوضه آبريز سفيدرود
درحال حاضر و از چند سال پيش برنامهريزي کلان در سطح حوضه آبريز در کشور وجود
ندارد به اين معنا که با توجه به تشکيل شرکتهاي آب منطقهاي در هر استان، منابع آب
موجود در هر استان بهصورت استاني مورد برنامهريزي و اجرا قرار ميگيرد. با توجه
به اينکه مديريت و برنامهريزي منابع آب بايد براساس مقياس حوضه آبريز صورت گيرد،
درنتيجه مديريت يکپارچه حوضه آبريز زماني معنا پيدا ميکند که نحوه مديريت منابع آب
در سطح حوضه آبريز مورد توجه قرار داشته باشد. ازسوي ديگر متأسفانه نحوه مديريت آب
در حوضه آبريز رودخانه سفيدرود از سه دهه پيش تاکنون «تقاضامحور» بوده و با توجه به
تقاضاي روزافزون به آب و افزايش جمعيت و توسعه در شهرها و استانهاي اين حوضه،
وزارت نيرو به جاي اعمال مديريت يکپارچه و مبتني بر توسعه پايدار و متعادل
نگهداشتن وضعيت منابع آب در کل حوضه، سعي در تأمين حداکثر آب از طريق اجراي سدهاي
زياد کرده است. درنتيجه تعداد چند ده سد مختلف به مرحله طراحي و اجرا درآمده و
تعداد چند ده سد ديگر در حال انجام مطالعات هستند که ظرف دو تا سه دهه آينده به
اجرا و بهرهبرداري خواهند رسيد.
براساس آمار و اطلاعات موجود در طرح مطالعات بهنگامسازي منابع آب کشور که بهصورت
دورهاي و هر پنجسال يک بار بهروزرساني ميشود، سدهاي زيادي در حال بهرهبرداري
يا در حال اجرا يا مطالعات قرار دارند. براساس اطلاعات رسمي وزارت نيرو در حوضه
آبريز درياي مازندران، ١٥٧ سد در حال مطالعه، ٤٠ سد در حال ساخت و ١٨٦ سد درحال
بهرهبرداري است که درمجموع ٣٨٣ سد در کل اين حوضه در برنامهريزي وزارت نيرو تا
سال ١٤٢٠ مورد پيشبيني قرار گرفته است. درنتيجه در حوضه آبريز رودخانه سفيدرود
بهطور کلي ١٦٦ سد تا افق ١٤٢٠ در برنامهريزيهاي کلان پيشبيني شده که از اين
تعداد ٦٧ سد در حال مطالعه، ١٧ سد در حال ساخت و ٨٢ سد در حال بهرهبرداري است.
جالب است بدانيم از ميان آمار بيانشده سهم هر يک از استانها به شرح زير است:
١) سدهاي درحال مطالعه: استان آذربايجان شرقي ١٥ سد،
استان زنجان ٢٩ سد، استان کردستان هشت سد، استان اردبيل ٩ سد، استان قزوين سه سد،
استان گيلان دو سد و استان همدان يک سد است.
٢) سدهاي در حال ساخت: استان آذربايجانشرقي چهار سد،
استان زنجان شش سد، استان اردبيل دو سد، استان کردستان دو سد، استان گيلان دو سد و
استان همدان نيز يک سد دارد.
٣) سدهاي در حال بهرهبرداري: استان آذربايجان شرقي
٣٧ سد، استان زنجان ٣٤ سد، استان اردبيل شش سد، استان کردستان سه سد، استانهاي
گيلان و البرز هرکدام يک سد دارند.
در نتيجه سهم هريک از استانهاي واقع در حوضه آبريز رودخانه سفيدرود (شامل شاهرود:
استانهاي قزوين و البرز و قزل اوزن استانهاي کردستان، همدان، زنجان، اردبيل و
آذربايجان شرقي) تا افق ١٤٢٠ هرکدام داراي سهم زير هستند:
استان آذربايجان شرقي: ٥٧ سد، استان زنجان ٦٩ سد، استان اردبيل١٧ سد، استان کردستان
١٣ سد، استان گيلان پنج سد، استان قزوين سه سد، استان همدان دو سد و استان البرز يک
سد. لازم به توضيح است که سهم مساحت هريک از استانهاي فوق در کل آبريز به اين شرح
است: آذربايجان شرقي ٢٠ درصد، اردبيل هفت درصد، زنجان ٣٢ درصد، کردستان ٢٤ درصد،
قزوين و گيلان هفت درصد و همدان سه درصد. اين در حالي است که آورد رودخانه سفيدرود
همانگونه که اشاره شد رقمي کمتر از پنج ميليارد مترمکعب است. درحاليکه سدهاي
درحال مطالعه، ساخت و بهرهبرداري بايد رقمي بيش از ١٢ ميليارد مترمکعب را ذخيره
کنند!
ازسويديگر با توجه به شباهتهاي زياد اقليمي بين استانهاي مورد بحث (به استثناي
استان گيلان)، و نيز تراکم جمعيتي تقريبا مشابه، ميتوان مقايسهاي براي تعداد سدها
براساس مساحت هر استان درنظر گرفت: استان آذربايجان شرقي با ١١٨ سد و ٤٦هزار
کيلومترمربع مساحت به ازاي هر ٣٩٠ کيلومترمربع يک سد، استان زنجان با ٥١ سد و
٢٢هزار کيلومترمربع به ازاي هر ٤٣٠ کيلومترمربع يک سد، استان اردبيل با مساحت حدود
١٨ هزار کيلومترمربع و ٥٥ سد به ازاي هر ٣٢٧ کيلومترمربع يک سد، استان کردستان با
مساحت ٢٩هزار کيلومترمربع و ٣١ سد به ازاي هر ٩٣٥ کيلومترمربع يک سد، استان قزوين
با ١٦ هزار کيلومترمربع و ١١ سد به ازاي هر ١٤٠٠ کيلومترمربع يک سد، استان همدان با
مساحت ١٩ هزار کيلومترمربع و ١٨ سد به ازاي هر هزارو ٥٠ کيلومترمربع يک سد و استان
گيلان با مساحت ١٤هزار کيلومترمربع و ١٣ سد به ازاي هر هزارو ٧٠ کيلومترمربع يک سد،
نشاندهنده تراکم بسيار بالاي تعداد سدها در هر استان است. همچنين تعداد شهرهاي
واقع در اين حوضه آبريز سفيدرود ٥٣ شهر است که پرجمعيتترين شهر واقع در حوضه آبريز
شهرستان زنجان، بعد از آن شهرستان قروه و سپس شهرستان ميانه است.
يکي از مهمترين اهداف ساخت اين سدها تأمين آب شرب، کشاورزي و کنترل سيلاب است.
بهجز بحث کنترل سيلاب و آب شرب، گفتني است که با ذخيرهسازي ارقامي درحدود ٥.٤
ميليارد مترمکعب آب در اين سدها احتمالا حدود ٤٥٠ هزار هکتار زمين کشاورزي آبياري
خواهد شد؛ زيرا زمينهاي قابل کشت آبي در سطح حوضه (عمدتا شامل گندم و برنج) از اين
رقم فراتر نيست. گرچه درباره آلودگي در رودخانه قزلاوزن و سفيدرود لازم است
جداگانه بحث شود، اما ميزان بار آلودگي وارده به رودخانه نيز درخور توجه است. همه
اينها در حالي است که براي مثال در رودخانهاي مانند دانوب در اروپا به طول حدود
سههزار کيلومتر، با مساحت آبريز ٨١٧ هزار کيلومترمربع و تخليه هفت هزار مترمکعب
برثانيه، در ١٠ کشور اروپايي مختلف قرار داشته (آلمان، اتريش، اسلواکي، مجارستان،
روماني، بلغارستان، مولداوي، اوکراين، کرواسي و صربستان) و ٩٧ شهر در آن واقع است.
در کل اين رودخانه با سابقهاي که از سيلابهاي معروف آن ميشناسيم فقط ٥٩ سد با
هدف کنترل سيلاب و توليد برق ساخته شده که فقط ١١ سد آن جزء سدهاي بزرگ است.
جمعبندي
با توجه به اينکه در حوضه آبريز سفيدرود بيش از ٦٠ گونه ماهي شناسايي شده است،
متأسفانه در هيچکدام از سدهاي ساختهشده يا درحال اجرا،
مسير عبور ماهيان از پاييندست رودخانه به بالادست در محل سدها پيشبيني نشده و
رودخانه سفيدرود و سرشاخههاي آن به حلقههاي جداگانهاي تبديل شده و پيوستگي جريان
رودخانه از نظر زيستبومي بهطور کامل قطع شده است.
مهمتر از آن از ٨٢ سد درحال بهرهبرداري، تعداد محدود و انگشتشماري مطالعات
محاسبه حقابه محيطزيست داشته و از ميان آنها رهاسازي حقابه زيستمحيطي در هالهاي
از ابهام قرار داشته و اين موضوع به ازميانرفتن حلقههاي حياتي و بومشناسي اين
حوضه دلالت ميکند. فرسايش خاک در حوضه آبريز در درجات متوسط تا بسيار زياد قرار
داشته و درصورت اجرانشدن برنامههاي پيشگيرانه و کنترلي در سالهاي آينده علاوه بر
ازبينرفتن مراتع و پوشش گياهي، تغييرات شديد کاربري زمين، افزايش روزافزون آورد
رسوبات به مخازن سدها بسيار فراتر از حد محاسبات و مطالعات خواهد شد و اين امر سبب
افزايش حجم مرده سدها، کاهش عمر مفيد آنها و محدوديت راندمان و کارايي آنها در
آينده خواهد شد. درنتيجه با توجه به آمار و تعداد بالاي سدهاي ساختهشده و سدهايي
که در آينده به بهرهبرداري خواهند رسيد، بيش از ٨٠ درصد حوضه آبريز محدوديتهاي
زيستمحيطي زياد تا خيلي زياد در توسعه منابع آب داشته و درصورت ادامه بيتوجهي و
بيبرنامگي و سوءمديريتهاي حال حاضر، «بروز چالشهاي بسيار جدي و حتي برگشتناپذير
زيستمحيطي» در «يک تا دو دهه آينده» بههيچوجه دور از انتظار نخواهد بود.
منبع خبر |