پيشنهادي درباره درياچه اروميه
تاریخ انتشار: 93.08.17 7:21
روزنامه شهروند. «پيشنهادي درباره درياچه اروميه»
عنوان يادداشت روز روزنامه شهروند است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
فرق کشور توسعهيافته با کشوري که در مدار واقعي توسعه قرار بگيرد در چيست؟ يکي از
مهمترين موارد اين تفاوت نحوه مواجهه آنها با مسائل و مشکلات است. چنين نيست که
کشورهاي توسعهيافته فاقد مشکل بوده و ساير کشورها در مشکلات غوطهور باشند. تفاوت
آنها در نحوه رودررويي با مشکل است. در يک کشور پيشرفته، وقتي با مشکل يا مسألهاي
مواجه ميشوند، ابتدا ميکوشند که با اتکا به شيوههاي علمي و با مشارکت جمعي آن
مشکل يا مسأله را بشناسند و سپس آن را با همين شيوهها حل کنند. در چنين روشي،
راهحلهاي بلندمدت و عقلاني قابل دفاع است و براي پيدا کردن راهحل و نيز رسيدن به
اجماع درباره آن به اندازه کافي هزينه و وقت صرف ميکنند و هنگامي که بهنتيجه
رسيدند، قاطعانه عمل ميکنند. به عبارت ديگر در اتخاذ تصميم، صبر و متانت و جلب
همکاري و مشارکت ديگران را پيشه و سپس همه مقدمات لازم را براي اجرا فراهم ميکنند
و در مرحله عمل قاطعانه اقدام ميکنند. ولي در يک جامعه توسعهنيافته و به لحاظ
مديريتي ضعيف، برعکس عمل ميکنند. خيلي سريع تصميم ميگيرند، تصميمها هم کوتاهمدت
است و گويي که تصميم هرچه سريعتر و فرديتر گرفته شود بهتر است. ولي در ادامه نسبت
به تهيه مقدمات لازم و ادامه کار تزلزل نشان ميدهند و چون بدون مشارکت ديگران
تصميم گرفتهاند، با اولين مشکلي که در مرحله اجرا مواجه ميشوند.
پاهايشان سست شده و دست از کار ميکشند و کليه هزينههاي انجام شده تا اين مرحله
نيز اتلاف ميگردد. بنابر اين شايد بتوان با جرأت گفت که بدترين ويژگي مديريتي اين
جوامع، اتخاذ تصميمات غيرمشارکتي و عجولانه است. مشکلي که متاسفانه در دو دوره
رياستجمهوري گذشته به شدت با آن دست به گريبان بوديم.
اين مقدمه گفته شد تا پيشنهادي به دولت ارايه شود. باشد که بهعنوان يک الگوي مفيد
در نظام تصميمگيري دولتي به مرحله اجرا درآيد. پايين آمدن سطح آب درياچه اروميه و
تبديل بخش وسيعي از آن به نمک، به يکي از معضلات مهم در سالهاي اخير تبديل شده
است. تجربهاي که از درياچه آرال اتحاد جماهير شوروي سابق باقي مانده، همه را نگران
کرده که مبادا منطقه آذربايجان با مشکلات مشابهي مواجه شود. پايين آمدن سطح آب
درياچه اروميه نيز علل گوناگوني دارد. از تغييرات آب و هوايي گرفته تا بستن سد بر
روي رودخانهها و نيز حفر چاههاي غيرقانوني در اطراف درياچه اروميه؛ همگي بهعنوان
دلايل اين اتفاق گفته ميشود. ولي علت هرچه باشد، گذشته است هرچند تعيين سهم هرکدام
مهم است ولي اين امر به معناي آن نيست که با رسيدن به پاسخ اين سوال ميتوانيم
راهحل را پيدا کنيم.
پرسش اين است که اکنون بايد چه کرد؟ آيا براي پاسخ به اين سوال ميتوان به يک مقاله
يا يادداشت يا اظهارنظر افراد کارشناس و غيرکارشناس بسنده کرد؟ آيا بايد درياچه را
احيا کرد؟ اگر بلي چگونه؟ آيا راههاي ديگري هم وجود دارد؟ اگر بلي چه راههايي؟ به
نظر ميرسد که ذهنيت اغلب افراد اينگونه است که بايد درياچه را دوباره زنده کرد.
براي تحقق اين هدف بالطبع بايد آب ورودي به آن را افزايش داد. هزينه اين کار و
اثرات اجتماعي و سياسي و اقتصادي آن بايد برآورد شود. ولي کساني هم هستند که
راههاي ديگري را پيشنهاد کردهاند. مقالهاي از آقاي کردواني در روزهاي گذشته
منتشر شد که به کلي مخالف احياي درياچه اروميه هستند و با توجه به جايگاه و سابقه
ايشان حتماً نظري دارند که بايد مورد توجه قرار گيرد. ولي مسأله اين است که در ميان
اين نگاههاي به نسبت متعارض و در نهايت چه اقدامي بايد انجام داد؟ پيشنهاد مشخص
اين است که دولت از طريق يکي از وزارتخانهها يا بهطور مستقيم از طريق
رياستجمهوري، کميتهاي علمي براي رسيدگي به اين مشکل تشکيل دهد که ميتوان از
سازمانهاي بينالمللي نيز دعوت کرد که افراد معتبر و دانشمندان موردنظر خود را جهت
عضويت در اين کميته معرفي کنند و با همکاري صاحبنظران محيطزيست، اجتماعي و
اقتصادي ايراني، مطالعهاي جامع درباره درياچه اروميه انجام دهند و بهترين راهحل
را که به نفع مردم منطقه و کشور باشد، پيشنهاد نمايند. اين تصميم حتي اگر يک يا
دوسال هم طول بکشد، بهتر از مسافرتهاي گاه و بيگاه و اظهارات سياسي و غيرکارشناسي
مسئولان دراينباره است و اين که بر اثر اين اظهارات غيرکارشناسي، تصميماتي پرهزينه
گرفته شود و يا قولهايي داده شود که هيچ جنبه علمي و منطقي و عملي ندارند. دولت
اميد و اعتدال ميتواند با برداشتن اين گام، نشان دهد که اصلاح مشي مديريتي و نظام
تصميمگيري يکي از مهمترين ضرورتهاي جامعه ايران است. گامي ضروري که اين دولت
بهعنوان نمونه درباره آينده درياچه اروميه برداشته است.
منبع خبر |